سلااااااااااااااااام...

خعلی خوش اومدی ب وبلاگ خودتون...

خوشال میشم نظرات، انتقادات و پیشنهادات خودتونو بهم بگین...

اینجا دنیای کوچولوی منه توش بگردین و کیف کنین...

راااااستی نظر یادتون نره هااااااا... اگ یادتون بره ایشالا مماغتون بترکه...

تقدیم به او که زود رفت(روحت شاد) 
دگر به خاطراتم پا نمی نهی!
نه فقط خاطراتم
که به خواب و خیالمم پا نمی نهی!
نشد که برگردانم قضا را
ندانستم حکمت این ماجرا را
که حتی دعای نیمه شبهایم
نشد استجابت!
که ببخشاید تو را به من
سراپا گناه بی لیاقت
و اینک بی تو در این دنیای بی رحم
مانده ام با غمگساری و
ارزویم فقط این است!
که روحت قرین رحمت باشد
ای عزیز مهربان رفته از دست! ...

دلم هواشو کرده

دوست دارم.. .. ..

                         خیلی دلتنگتم...

اما نمیدانم " خیلی " را چگونه بنویسم،

که "خیلی " دیده شود

 

                                  

 

هوســــــ کرده ام  که  تو باشی
من باشمـ
و هیچ کس نباشد
آنگاه
داغترین آغوشـ ها را از تنتـــ
و شیرین ترین بوسه ها را از لبانت بیرون کشم
به تلافی تمام روزهایی که  می خواهمت و نیستی

سلاممممممممم دوستان کچل و مفو و مماقوی من  ابتدای وبلاگمو خواستم کمی ازعشقم گفته باشم اما زیاد نگفتم چون نمیخوام ناراحتتون کنم درکل من دختر شادی هستم و دوست دارم بامن شاد باشید پس این شماااااااااااا واینننننننننننننننننننننن ونووووووووووووووووووووووووووووووس جی جی جیییییییییییییییینگ        

ساعت ۲ نصف شب یک اتاق

ساعت ۳ نصف شب کل خوابگاه منهای سرپرست

ساعت ۴ صبح هنگام خواب

وضعیت تحصیل در خوابگاه

اولین روزهای خوابگاه

گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذشت چند روز

پایان گفت و گو

امکانات غذایی در خوابگاه

طریقه ظرف شستن در خوابگاه

اواخر ترم وضعیت ۷۰درصد دانشجویان

و این هم آخر عاقبتش!!

 در طول ترم:  

*

*

*

سه روز مانده به امتحان:  

*

*

*

دو روز مونده به امتحان:  

*

*

*

شب امتحان:  

*

*

*

 یک ساعت مانده به امتحان:  

*

*

*

 سر جلسه امتحان:  

*

*

*

هنگام خروج از جلسه:  

*

*

*

یک هفته بعد از امتحان:  

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما  در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد .

در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد .

پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه  !!